SLI

SLI

من و دستگیری دزد محله

   امروز میخوام یک خاطره تعریف کنم که من در اون نقش قهرمان داستان رو دارم.
ماجرا از این قراراست که چند وقتیه تو محله مون دزد بی حیایی پیدا شده به این صورت که در عرض ۱۰روز به ۵ - ۶ خونه دستبرد زده همه خونه ها هم تو یک محلهاین دزده هرچی به طورش بخوره بر میداره از سرویس طلا گرفته تا دیش و ال ام بی و لباسهای روی بند لباسی.
یک روز خونه یکی از اقوام ما بیرون از شهر بودند و تا فرداش خونه خالی بود به همین دلیل کلید خونه داده بودند دست من که شب برم اونجا وبه حساب نگهبان خونه باشم.
اون شب من تا ساعت۱۲.۳۰ بیرون بودم وقتی اومدم خونه دیدم رد خون زیادی جلو در خونه است وقتی خوب دقت کردم دیدم مرکز این خون پشت دیواره .خوب روی دیوار که نگاه کردم دیدم روی دیوار شیشه کار گذاشتند فورا دوریالیم افتاد وفهمیدم دزدی میخواسته بره توی خونه متوجه شیشه نشده و شیشه دستش رو بریده .عجب خونی هم ریخته بود معلوم بود شیشه دستش رو عمقی بریده.
رفتم تو خونه دیدم همه چیز سرجاشه هرچی دنبال چراغ قوه گشتم پیدا نکردم به یکی دو نفر از دوستام زنگ زدم اونا بعد از چند لحظه اومدند.طولی نکشید که نصف محله خبردار شدند و اومدند.همگی به توافق رسیدیم که به ۱۱۰ زنگ بزنیم . ۱۱۰ هم گفت یک تصادفی داشتیم و ماشین نداریم هر وقت اومد میفرستیم اونجا.
نیم ساعت معطل شدیم ۱۱۰ نیامد بعضیها میگفتند خودمون رد خون میگیریم و گیرش میاریم.
یکی رو هم فرستادیم بیمارستان که اگه مورد بریدگی دست داشتند گیرش بیندازن. بعضی ها هم از من تشکر میکردند که آفرین به این تیز هوشیت بالا خره امشب دزد محله رو دستگیر میکنیم.
خلاصه ۱۱۰ با ۲ ماشین اومد جلو خونه غوغا بود یکی اعتراض میکرد که چند شبه تو محله دزدی میشه ولی هنوز کسی رو گیر ننداختین .یکی میگفت تو محله باید نگهبان بذارید و....
چند مامور اونجا موندند من ویکی از دوستام با دو مامور رد خون رو دنبال کردیم عجب خونی بود با خودمون میگفتیم هر کی بوده حسابی دستش داغون شده خون هم تازه تازه بود .حدود ۱ کیلومتر خون رو دنبال کردیم تا اینکه خون رفته بود پشت چند خونه که نیم ساخته بودند به پشت خونه که رفتیم دیدیم خون رفته داخل یکی از این خونه ها اولش جرات نداشتیم ولی بعد که فهمیدید ماموران مسلح هستند جراتمون بیشتر شد.دنبال خون رفتیم تا داخل یکی از اتاقها
فهمیدیم هر کی هست همینجاست فورا پروژکتور انداختیم توی اتاق همین که توی اتاق نگاه کردیم مثل اینکه آب سردی ریختند روم
دیدیم که توی اتاق یک سگ ماده تازه وضع حمل کرده و ۴ قولوهم زاییده.
من از خجالت دیگه روم نمیشد بر گردم. 

نظرات 21 + ارسال نظر
امیر شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 05:12 ب.ظ http://dardeshgh.blogsky.com

سلام من لوگوی شما رو گذاشتم...مممنون میشم شما هم این کارو کنید...یا حق..منتظرتونم بازم بیا پیشم..

flasher شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 05:53 ب.ظ http://swf22.blogfa.com/

سلام نوید خان آفرین! باید استخدام بشی تو 110 نه نه تو 110 نه باید تو اورژانس استخدامت کنن!....خاطره جالبی بود خیلی خندیدم! ...هنوزم دارم می خندم! از لوگوی وبلاگ نویسای هرمزگان خوشت نیومد؟

کامیرا شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:34 ب.ظ http://bandarabbascity.tk

حال کردم خداییش ... داری راه میافتی ...

سیاورشن شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:07 ب.ظ http://blue-eye.blogsky.com

سلام........................عجب توله سگی بوده اون دزده

سولماز شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:07 ب.ظ http://www.antianjoman.blogsky.com

سلام نوید عزیز
خیلی جالب بود کلی خندیدم

آرش شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:15 ب.ظ http://weblog.imarash.com

سلام.عجب ماجرای باحالی بود.ولی میخوام بدونم این خانم سگه تو خونه شما چی کار داشت؟....عکسای مطلب پائینی هم خیلی حالب بود

این خانم سگه تو خونه ما نبوده از کنار خونه داشته رد میشده که یهو وقت زایمانش فرا میرسههمینجور رفته (لابد دنبال ماما میگشته) و خودشو میرسونه به همون خونه های نیم ساخته و بقیه ماجر...

دریا یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:04 ق.ظ http://daryadarya.blogsky.com

سلام. جالب بود.

جن زده یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:02 ق.ظ http://jenzade.blogsky.com

آفرین قهرمان! ماموریت بعدیت چیه؟ خبرنگار نمی خوای؟

*دختر خلیج* یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:00 ب.ظ http://www.dokhtarekhalij.persianblog.com

بابا قهرمان ...

ساحل دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:07 ب.ظ http://bandariha.persianblog.com

salam akshai shoma az baran dar bandar baraye ma ke dar bandar nistim khili jalebe mer30 vaght kardi sari bezan
bye

؟؟ سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:44 ق.ظ

بابا عجب آی کیو هستی تو. خوب ملتی رو نصف شبی سر کار گذاشتی

HAMED سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 05:49 ق.ظ http://HAMED2KHAFAN.BLOGFA.COM

سلام:
ممنون بهم سر زدی .
بازم پیش ما بیا.
(با اجازه لوگو تو نو گذاشتم)

قاصدک سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 04:08 ب.ظ http://636.blogsky.com

سلام خوبی؟
بابا ایول
بابا قهرمان
چه ۱۱۰ باحالی؟!!!!!
خیلی جالب بید
ممنون که اومدین خوشحال شدم
خوش باشی

یوکابد سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:46 ب.ظ http://youkabed.blogsky.com

سلام نوید جون اولاْ که مطلبت خیلی باحال بود کلی خندیدم بعدش هم چشم الان میرم لینکت رو میزارم عزیز

زهرا سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:04 ب.ظ http://zahra999.persainblog.com

ميخوای بگی سگه سازمان انتقال خون بوده؟!!!!!!!!!!!به حق چيزای نشنيده!!!!

امیر بایرنی چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 05:07 ق.ظ http://hood.blogsky.com

سلام
خوبی

خیلی باحال بود!!!

آخرین پست من در مورد نگاهی بر جام باشگاه های اروپا

شاد باشی و بای

قاصدک چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:08 ب.ظ http://636.blogsky.com


سلام
باشه آپ کنم می ذارم
خوش باشی

behrouz چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:46 ب.ظ http://behrouzpc.tk

قبوله
من بهروز کامپیوترم
بهزودی لوگوتو میزارم

فرهاد یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:19 ب.ظ

سلام
باحال بود
تلفن بده اگه مرد دزدی دیدیم زن بزنیم!!!!!

من سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:46 ب.ظ

توله سگ ها رو می گیرند

لقمان سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:49 ب.ظ

سلام .
تو این دنیا عجیب نیست .

سگ ها و توله سگ ها هم دزدی می کنند .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد